من هم که همه کاري تو اين چند روزه کردم جز درس خوندن. انگار نه انگار که هفته ديگه دو تا امتحان ناراحت دارم. آخه حسش اصلان نيست يا بهتره بگم که نبود. حالا خيلي بهترم، راسيايتش چند تا تلفن و خبر هاي خوب حالم را جا آورد. آخر نمرديم و يکي با ما همدردي کرد و مي دونست بر من چي گذشته و مي گذره، يک جورهايي ما را فهميد، اما نميدونم من چه قدر او را؟
امشب که فعلا تو حس و حال خوبي هستم و نمي خواهم امشب را با اسم ويروس هاي
.مختلف خراب کنم. حالا نميدونم فردا براي درس نخوندن چه بهونه اي مي تونم بيارم
... اما فردا قطعا جدي شروع مي کنم
امشب که فعلا تو حس و حال خوبي هستم و نمي خواهم امشب را با اسم ويروس هاي
.مختلف خراب کنم. حالا نميدونم فردا براي درس نخوندن چه بهونه اي مي تونم بيارم
... اما فردا قطعا جدي شروع مي کنم