دوشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۸

گمشده

کوشا امروز گفت می خواهم تو را در جریان خبر مهمی بگذارم و به زودی قصد ازدواج دارم. اسمش همنام کسی است که تو چند سال پیش، هنگامی که خانه ما بودی به اتاقم رفتی و چراغ را خاموش کردی و به گوشه ای خزیدی و آهسته با تلفن همراهت با او شروع به صحبت کردی.

کوشا به نقل از پویا می گفت وقتی ناگهان درب اتاق را باز کردم، او را زیر میز دیدم که آرام صحبت می کرد و برقی که در چشمانش بود را هیچ وقت دیگر در نگاهش نیافتم