دوشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۸۵

عميق ترين درد زندگي

عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه نداشتن کسي است که الفباي دوست داشتن را برايت تکرار کند و تو از او رسم محبت بياموزي
عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه گذاشتن سدي در برابر روديست که از چشمانت جاري است
عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه پنهان کردن قلبي است که به اسفناک ترين حالت شکسته است
عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه نداشتن شانه هاي محکمي است که بتواني به آن تکيه کني و از غم زندگي برايش اشک بريزي
عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه ناتمام ماندن قشنگترين داستان زندگي است که مجبوري آخرش را با جدايي به سرانجام برساني
عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه نداشتن يک همراه واقعيست که در سخت ترين شرايط همدم تو باشد
عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه يخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست
با تشکر از محمد. ف

۱ نظر:

ناشناس گفت...

zendegi ra be tamami zendegi kon.dar donya zendegi kon bi anke jozie az on bashi.hamchon nilofari bash dar ab,zendegi dar ab bedone tamas ba ab.zendegi be mosigi nazdiktar ast ta be riyaziyat.riyaziyat vabaste be zehnand va zendegi dar zarabane ghalbat ebraze ojod mikonad!zendegi sakht sadeh ast!khatar kon!varede bazi sho!che chizi az dast midahi?ba dasthaye tohi amadehim va ba dasthaye tohi khahim raft.forsati besiyar kotah be ma dadehand ta taraneiy ziba bekhanim.va forsat be pauan khahad resid in gone hast ke har lahze ghanimatist!har lahze ra be goneiy zendegi kon ke goye vapasin lahze ast va kasi che midanad shayad akharin lahze bashad!!!